پریسا یکی از دختران محروم از آموزش در کابل که به قول خودش روزهای دشواری را سپری میکند.
امروز هزار روز است که دختران بالاتر از صنف ششم در افغانستان از سوی حکومت طالبان از آموزش محروم شده اند.
پریسا به رادیو آزادی میگوید که هزار روز گذشته را با حسرت درس نخواندن و نرفتن به مکتب سپری کرده است:
"وقتی بیرون میروم، میبینم که پسرها به مکتب میروند. وقتی در خانه هم هستم، برادرهایم درس میخوانند و به مکتب میروند. به یاد روزهایی میافتم که به مکتب میرفتم، درس و کارخانگی انجام میدادم. خیلی ناراحت میشوم و شبها گریه میکنم که آینده ما چطور خواهد شد."
زبیده، مادر پریسا میگوید که در کنار پریسا یک دخترش از مکتب و دختر دیگرش از پوهنتون محروم شده است.
او میگوید که بخاطر محرومیت دخترانش روزها و شبهایشان تاریک است، زیرا طالبان هزار روز فرصت یادگیری، هزار روز فرصت خوشحالی با صنفیهایشان و هزار رویای دختراناش را از آنها گرفته است:
"از همان روزی که دخترانم به مکتب رفتند و گریهکنان پس آمدند خانه بسیار ناراحت هستم. آیندۀ دخترانم نامعلوم است. وقتی میبینم که بخاطر محرومیت از مکتب پریشان و افسرده شدند، دختران شاد و پر انرژی قبلی نیست."
پسران در مورد محروم ماندن دختران از مکتب چی احساس دارند؟
نسیم برادر پریسا که صنف یازدهم است به رادیو آزادی میگوید، از اینکه خواهرش به مکتب نمیرود ناراحت است، زیرا او دوست دارد با خواهرش یکجا درس بخواند:
"من هر وقت که به مکتب میروم، به یاد خواهرهایم میافتم که آنها نمیتوانند به مکتب بروند. بسیار احساس ناراحتی میکنم."
فهمیه، یکی دیگر از دختران محروم از آموزش از ولایت دایکندی به رادیو آزادی میگوید:
"سه سال است که در بیسرنوشتی بسر میبریم. وقتی میبینم پسرها به مکتب میروند، برای من سخت است. به دلیل بسته بودن مکتبها برای ما، بسیار افسرده هستم. هیچ علاقهای به رفتن به جایی ندارم. چرا طالبان نمیگذارند ما درس بخوانیم؟"
هزار روز دور بودن از درس و تحصیل برای ما خیلی دشوار و وحشتناک است
فضل هادی وزین، یکی از فعالان آموزش میگوید که نصاب معارف و سیستم درسی در گذشته نیز برای دختران مساعد بود و بسته کردن دروازههای آموزش بروی دختران قابل توجیه نیست:
"برای توجیه این اقدام خود هیچ دلیل موجه و منطقی بیان نکردند. تا کنون دلایل بسته شدن مکاتب و پوهنتونها از سوی مقامات و سخنگویان حکومت طالبان متناقض بوده و این نشان میدهد که هیچ دلیل عقلی، منطقی و شرعی برای منع تحصیل دختران وجود ندارد."
ابراهیم شینواری، یکی دیگر از فعالان آموزش به رادیو آزادی میگوید:
"آنها {طالبان} باید قرائت درستی از شریعت داشته باشند، زیرا در کشورهای اسلامی مکتب و پوهنتون بروی دختران باز است و آنان تا سطح دوکتورا تحصیل میکنند."
این درحالیست که هیدربار، معاون بخش زنان دیدبان حقوق بشر با ابراز نگرانی از هزار روز بسته ماندن دروازههای مکاتب به رادیو آزادی گفت:
"یک هزار روز بدون آموزش دختران بسیار وحشتناک است. در ابتدا این وضعیت برای دختران محروم از آموزش بسیار ترسناک است، زیرا تمام برنامههایشان نابود شده است. میدانیم که برخی از آنها با فکر کردن به این وضعیت یا تلاش برای خودکشی مواجه شدهاند. این وضعیت برای خانوادههای دختران نیز بسیار نگرانکننده است، زیرا میبینند دخترانشان بدون آموزش در حالت نگرانی بسر میبرند. همچنین این مسأله برای کشور نیز بسیار زیانبار است، زیرا دیگر نمیتواند دوباره سرپا بایستد. این ضربه هر روز عمیقتر میشود."
هیدربار میگوید که در این امر تنها طالبان نه بلکه جامعۀ جهانی نیز مقصر است، زیرا به باور او، جامعۀ جهانی از این محدودیت طالبان تنها ابراز تاسف کرده و هیچگاه از آن به عنوان جنایت یاد نکردند، در حالی که رهبران طالبان باید در مقابل این ممنوعیت مورد محاکمه قرار بگیرد و صدای زنان در بارۀ آپارتاید جنسیتی در افغانستان شنیده شود.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت طالبان به پرسشهای رادیو آزادی در بارۀ اینکه چی زمانی درهای مکاتب بروی دختران باز خواهد شد، پاسخ نداد.
این درحالیست که برخی از مقامهای طالبان هموار از بازگشایی مکاتب بروی دختران بالاتر از صنف ششم پس از بازنگری نصاب تعلیمی و فراهم کردن فضای تحصیل برای دختران سخن میزنند، اما دروازه های مکاتب همچنان بسته است.
حکومت طالبان پس از بسته کردن دروازههای مکتبهای بالاتر از صنف ششم به روی دختران در ۲۶ سنبلۀ سال ۱۴۰۰، پوهنتونها و کورسهای آموزشی را نیز به روی آنان بست.