۳۰ سپتمبر، روز جهانی ترجمه است. تعدادی از منتقدان میگویند که به دلیل نبود مرکز واحد ترجمه آثار در افغانستان، در دهههای اخیر کار برخی مترجمان افغان با نواقص همراه بوده است.
در این حال شماری از محصلین در افغانستان از مترجمان میخواهند تا آثار علمی بیشتری را ترجمه و به دسترس آنان قرار دهند.
به باور بسیاریها، ترجمه وسیله شریکسازی دیدگاهها، ذهنیتسازیها و شیوههای مطالعات علمی – ادبی میان ملتها است.
بسیاری افراد در حوزه زبان و فرهنگ در تلاشاند تا آثار علمی و اجتماعی مختلف را از زبانهای دیگر به زبانهای خود ترجمه کنند و زبان خود را از بُعد علمی و فرهنگی تقویت کنند.
شماری از افغانها هم به گونه فردی تلاش کردهاند تا آثار مختلف را به زبانهای ملی افغانستان ترجمه کنند.
پیش از این دهها کتاب مربوط به افغانستان و رمان و دیگر موضوعات از زبانهای خارجی به ویژه انگلیسی به زبانهای دری و پشتو ترجمه شده است.
اما سوال اینجا است که این ترجمهها تا چه حد معیاریاند؟
مسعود مومن، مترجم که کتابهای روزنامهنگاری صلح، انتخابات و ارتباطات رسانهای را از انگلیسی به زبانهای دری و پشتو ترجمه کرده، میگوید به دلیل نبود مرکز واحد ترجمه آثار در افغانستان، در دهههای اخیر کار برخی مترجمان افغان عاری از نواقص نبوده است:
او به رادیو آزادی گفت:
"به شکل سازمانیافته متأسفانه چیزی وجود نداشت. اکثر مثلا جوانان ما یا تحصیلکردههای ما که در خارج بودند، بعد از برگشتن به افغانستان و جوانانی که در افغانستان زندهگی میکنند به شکل آماتور به ترجمه متون میپرداختند که گاهی بدون شک در کارهایشان نواقصی دیده میشد."
محمد انور وفا سمندر، نویسنده و مترجم نیز در مورد چگونگی ترجمه به این باور است:
«تمرکز مترجم در اصل امانتداری باشد و پختگی زبان را مراعات بکند، ولی در ترجمه آثار هنری، در پهلوی از اینکه محتوا باید با امانتداری کامل انتقال پیدا بکند، مترجم باید خودش تجربه کارهای هنری و تحقیقی داشته باشد، یعنی با یک ذهن باز و خلاق به تجربه بپردازد.»
محمد امین حقپناه، نویسنده چندین اثر از جمله «هنر موفقیت»، «داستان خودکشی» و «گاهی چقدر دیر میشود» در مورد ترجمه کتاب و اهمیت ترجمه چنین میگوید:
«نظر به کمبود فناوری و نیروی متخصص و اینها ما نمیتوانیم موضوعات تاریخی و باستانشناسی و دیگر موضوعات را اینقدر مورد پژوهش قرار بدهیم. برای همین، کتابهایی که در کشورهای جهان اول ترتیب میشود میتواند منبع خوبی برای ما باشد که ما آن دانش را فرا بگیریم. در کل اگر کتابها توسط اشخاص ورزیده و متخصص ترجمه شود، ارزش بسیار زیادی میتواند داشته باشد.»
هرچند مسئولان وزارت اطلاعات و فرهنگ حکومت طالبان در مورد دلایل نبود مرکز واحد برای معیاریسازی ترجمه آثار در افغانستان به تماسهای رادیو آزادی پاسخ ندادند، اما مقامهای وزارت اطلاعات فرهنگ زمان جمهوری پیشین در اواخر حکومت خود وعده داده بودند تا یک مرکز ترجمه تأسیس کنند.
آنان گفته بودند کوشش میکنند که نه تنها مترجمان در این مرکز به ترجمه آثار مختلف در سطح افغانستان بپردازند، بلکه تعیین حقالزحمه به مترجمان هم از وظایف این مرکز باشد.
از سوی هم، برخی از نویسندهگان افغان میگویند در افغانستان زیادتر از آثار ترجمه شده دوباره ترجمه میشود.
آنان میگویند بیشتر آثار از زبانهای معتبر دنیا به اردو و فارسی و بعد مترجمان مواد را از فارسی و اردو به دری و پشتو ترجمه میکنند، که این مسأله هم معیارهای ترجمه را صدمه زده است.
آنان پیشنهاد میکنند که مترجمان افغان باید از زبانهای اصلی ترجمه کنند تا ماهیت اصلی به جای خود باقی بماند.
محبالله زغم، نویسنده و مترجم افغان به رادیو آزادی گفت: "دیدگاه من این است که آثار از اردو و فارسی ترجمه نشوند، خوب خواهد بود که از زبانهای اصلی چون انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و دیگر زبانها ترجمه شود."
آگاهان به این باوراند که برای ترجمه معیاری، بیشتر از هر مورد دیگر، مسلط بودن به زبان مادری ضروری است.
آنها میگویند که یک مترجم با داشتن تسلط کامل بر زبان خودش توانایی خلق هنر و درک جنبههای هنری را داشته باشد.
افزون بر این، فهم کامل از زبانی که ترجمه میشود، مسأله دیگری است که در انجام یک ترجمه معیاری مهم شمرده میشود.
عزیزالله آرال، نویسنده و مترجم در این مورد به رادیو آزادی گفت:
"مسأله اساسی در ترجمه وارد بودن کامل ترجمان همزمان به هر دو زبان تا بتواند یک متن، مفهوم یا موضوع را از یک زبان به زبان دیگر درست، روان و فهما برگرداند."
شماری از دانشجویان هم به این باوراند که آثار علمی بینالمللی ترجمهشده به زبانهای ملی افغانستان به اندازه کافی وجود ندارد.
آنان از مترجمان میخواهند آثار علمی بیشتری را ترجمه و به دسترسشان قرار دهند.
ادریس، یکی از آنان به رادیو آزادی گفت که ترجمه آثار در افغانستان یک نیاز است و بسیاری اوقات از آثار ترجمهشده به عنوان مواد درسی کمکی بهره میبرند.
"اثرهای از دانشمندان و نویسندهگان خارجی البته به زبان لاتین و زبان عربی در افغانستان به اندازه کافی وجود ندارد. در همین چند سال گذشته کم و بیش تعدادی از بزرگوارها این کتابها را ترجمه کرده بودند و در دسترس دانشجویان قرار داده بودند و این ترجمه دانشجویان را کمک میکرد که حقایق اصلی دست یابند. نیاز است که کتابهای دیگری هم در این مورد ترجمه شود و در دسترس دانشجویان قرار بگیرد."
افغانستان که کشوری دارای چندین زبان است، اندکی در بخش ترجمه به زبانهای رسمیاش دری و پشتو کار شده است، اما کار قابل توجهی در بخش ترجمه به زبانهای دیگر این کشور از جمله پشهای، ترکمنی، ازبیکی، نورستانی و پامیری صورت نگرفته است.
گفتنی است که ۳۰ سپتمبر روز جهانی ترجمه است.
این روز از سوی فدراسیون بینالمللی مترجمان در سال ۱۹۹۱ میلادی روز جهانی ترجمه نامگذاری شد.
هدف از نامگذاری این روز، ایجاد اتحاد میان مترجمان در سطح جهان خوانده شده است.