زبیر، باشنده ولایت کابل زمانی که معتاد شد محصل سال دوم پوهنتون بود و در کنار آن دکان خوراکه فروشی داشت.
وی که حال در یک مرکز تداوی معتادان بستری است میگوید، تمامی عاید مالی دکان را خرچ مواد مخدر کرده و علاوه بر آن پوهنتون را هم ترک کرده است.
زبیر حسرت گذشته اش را میخورد و میگوید که اگر معتاد نشده بود، حال عروسی کرده بود و زنده گی بهتری میداشت.
در ادامه داستان زبیر برای ما قصه خواهد کرد که حال چرا قصد کرده تا خودش را تداوی کند؟