لینک‌های قابل دسترسی

خبر تازه
شنبه ۳ قوس ۱۴۰۳ کابل ۱۲:۱۲

کار شاق یا مهاجرت، گزینه‌های کودکان بدخشانی


آرشیف، یک کودک حین انجام کار شاق در ولایت هرات. 07 May 2018
آرشیف، یک کودک حین انجام کار شاق در ولایت هرات. 07 May 2018

کمیسیون حقوق بشر بدخشان می‌گوید که بیش از دوصد هزار کودک در این ولایت مصروف کارهای شاق اند.

شکرالله ۱۶ سال عمر دارد، اما باید بوجی‌های سنگین سمنت و انبار خشت را روی پشت خود به یک ساختمان دو طبقه‌ای بالا کند.

اگر شکرالله این بار طاقت فرسای زندگی را بر دوش نکشد، خانواده‌اش گرسنه خواهد ماند.

شکرالله به رادیو آزادی می‌گوید زندگی را میان کار شاقه و مکتب تقسیم کرده است: "صنف هفتم هستم و شانزده سال عمر دارم، سه روز مکتب می‌روم و چهار روز مزدور کاری می‌کنم، کار بسیار مشکل است اما مشکلات اقتصادی که دارم مجبور هستم که کار کنم، روزانه سه صد افغانی کار می‌کنم."

صاحب کار شکرالله می‌گوید این کار از توان شکرالله بالا است، اما از ناگزیری شکرالله خبر دارد و از روی عاطفه او را در کار استخدام کرده‌است: "ما در ساختمان های بلند کار می‌کنیم، شکرالله توان کار را در این ساختمان‌ها ندارد و کار ما سنگ، خشت و سمنت است از توان شکرالله بالاست اما ما از روی عاطفه او را در کار جذب کردیم."

سال قبل شکرالله اول نمره صنف خود بود، اما به دلیل غیر حاضری در امتحان‌های وسط سال به درجه چهارم کامیاب شد.

شکرالله به رادیو آزادی می‌گوید که به مکتب علاقه زیاد دارد و می‌خواهد در آینده خبرنگار شود.

وی گفت: من وقتی‌که دیگر صنفی‌هایم را می‌بینم که هر روز مکتب می‌آیند، هر روز در درس حاضر هستند، من با دیدن آنها خیلی غمگین می‌شوم. من آرزو دارم که در آینده یک داکتر یا یک خبرنگار شوم اما روزگار خراب که داریم هر روز مکتب آمده نمی‌توانم."

محمد بیک یکی از هم‌صنفی‌های شکرالله به رادیو آزادی می‌گوید که شکرالله یکی از صنفی‌های لایق او است. شکرالله با همصنفی‌های خود در درس‌ها کمک می‌کند.

وی گفت: "شکرالله چهارم نمره صنف ما است، بسیار بچه لایق است، شکرالله خیلی غریب است هر روز به مکتب نمی‌آید."

محمد آصف، یکی از آموزگاران شکرالله می‌گوید که شکرالله یکی از دانش‌آموزان لایق در صنف او است، اما به دلیل این‌که مشکلات اقتصادی دارد، او را غیر حاضر نمی‌کنند.

وی افزود: شکرالله جان از جمله شاگردان لایق صنف است، به درجه چهارم کامیاب شده‌است، اما با تأسف در یک خانواده بسیار غریب زندگی می‌کند، شکرالله روزهای که غیر حاضری می‌کند، وقتی‌که پرسان می‌کنم که چرا غیر حاضری می‌کنی؟ می‌گوید که کار می‌کنم."

شکرالله با پدر بیمار، مادر، چهار خواهر و سه برادر کوچکش در یک خانه‌ای گلی دور از شهر در بالای یکی از کوه‌های بدخشان زندگی می‌‌کنند.

قمرگل مادر شکرالله می‌گوید که زندگی خانواده وابسته به کار شکرالله است.

وی گفت: "ده نفر نان خور داریم، بدون شکرالله دیگر نان آور در خانه نداریم، گاه مزدور کاری می‌کند و گاهی مکتب می‌رود."

آرشیف، این کودک در مزارشریف سمبوسه می‌فروشد تا از عاید آن فامیلش را حمایت مالی کند.
آرشیف، این کودک در مزارشریف سمبوسه می‌فروشد تا از عاید آن فامیلش را حمایت مالی کند.

در همین حال عارفه نوید مسئول کمیسیون ولایتی حقوق بشر بدخشان از وضعیت بد کودکان در این ولایت اظهار نگرانی می‌کند.

وی در صحبت به رادیو آزادی گفت: "قرار گزارشاتی که از مراجع مختلف به ما رسیده‌است، دوصد هزار طفل در سراسر بدخشان مصروف کارهای شاق هستند، که این آمار برای ما نگران کننده‌است."

کمیسیون ولایتی حقوق بشر بدخشان می‌گوید که بیشتر این اطفال توان انجام کار را ندارند.

اما حتا پیدا کردن کار شاق برای این کودکان آسان نیست. شکرالله می‌گوید کار در شهر فیض‌آباد به مشکل پیدا می‌شود. شاید ناچار برای کار به ایران برود.

وی می‌گوید: "اگر روزگارما خوب شد، می‌خواهم درس بخوانم. اگر نشد، مجبورم که یا ایران بروم و یا یگان جای دیگر و من باید این ده نفر را نان بدهم."

XS
SM
MD
LG