نسلکشی یا ژنوساید یکی از چهار جنایت شناخته شدۀ بینالمللی است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۱ دسمبر ۱۹۴۶ در اعلامیهای آن را به عنوان جرم بینالمللی شناخت.
در این اعلامیه، نسلکشی جنایتی برخلاف روح و مقصد سازمان ملل و در دنیای متمدن محکوم دانسته است.
سازمان ملل متحد کنوانسیون جلوگیری از نسلکشی و مجازات آن را در ۹ دسمبر ۱۹۴۸ تصویب کرد. در مادۀ دوم آن نسلکشی را «کشتار دستهجمعی» مجموعۀ اعمالی دانسته که «به منظور از بین بردن تمام یا بخشی از یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی صورت گیرد».
این اعمال شامل این موارد میشود: کشتن اعضای یک گروه؛ صدمات جدی جسمی یا روحی به اعضاء یک گروه وارد کردن، قرار دادن یک گروه در معرض شرایط نامناسب زندگی که منجر به از بین رفتن قوای جسمی آن گروه، به طور کلی یا جزئی میگردد، اقدامات تحمیلی به منظور جلوگیری از توالد و تناسل یک گروه و انتقال اجباری اطفال یک گروه به گروه دیگر.
این کنوانسیون از ۱۲ جنوری ۱۹۵۱ به اجرا گذاشته شد و کشورهای عضو آن متعهد به جرمانگاری نسلکشی، جلوگیری از آن و مجازات مرتکبان شدند. دولتهای عضو همچنین زمینه تصویب مقررات این کنوانسیون را در مراجع قانونگذاری خود فراهم میکنند.
افغانستان در ۲۲ مارچ ۱۹۵۶ به این کنوانسیون پیوست. اما آیا مواردی از نسلکشی در این کشور اتفاق افتاده است؟
کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان میگوید که این کمیسیون هیچ مورد مشخصی را در این کشور به عنوان نسلکشی ثبت نکرده است. به گفته مسئولان این کمیسیون، برای تثبیت موردهایی که نسلکشی خوانده میشود، به تحقیقات پیچیدهای نیاز است.
از سوی دیگر، سیما سمر، وزیر دولت در امور حقوق بشر افغانستان به رادیو آزادی میگوید جرایمی که در افغانستان صورت گرفته، از جمله تلفات غیرنظامیان، گروگانگیری و کشتارهای جمعی در جریان جنگهای داخلی، جرایم بشری هستند و به صورت کل نمیتوان آنها را نسلکشی تلقی کرد.
به گفتۀ بانو سمر، برای پیدا کردن مصداق نسلکشی در افغانستان به ویژه در تحولات چهار دهۀ گذشته، به تحقیقات گسترده و تخصصی نیاز است: "در ارتباط به نسلکشی، به باور من، به تحقیقات جدی در افغانستان نیاز است. هر کسی نمیتواند که روی نسلکشی و ابعاد آن حکم کند. باید تحقیقات مسلکی و جدیتری صورت گیرد. اما به هر صورت، جرم و جنایاتی که در افغانستان صورت گرفته، میتوانیم که به آن جرایم بشری و جنگی عنوان کنیم، به خصوص تلفات ملکی، گروگانگیری و بیاحترامی به اسرا و زخمیها."
به گفتۀ بانو سمر، نسلکشی به موردی گفته میشود که یک گروه یا فرد خاصی به هدف از بین بردن نسل یک قوم یا قبیلۀ خاصی به دلیل تفاوت زبانی، قومی، نژادی و یا مذهبی اقدام
از سوی دیگر، لعلگل لعل، رئیس سازمان حقوق بشر افغانستان با اشاره به جنگهای داخلی به ویژه در شهر کابل به رادیوی آزادی میگوید که این موارد نسلکشی به شمار میروند.
به گفتۀ آقای لعل، حتی پس از سال ۲۰۰۱ نیز مواردی از نسلکشی در افغانستان رخ داده است: "از نظر من در ۴۰ سال گذشته به ویژه در جریان جنگهای داخلی نسلکشی صورت گرفته است. وضعیتی را که در کابل سپری شده، که نسلکشی نمیگوید؟ هزاره به منطقۀ پشتون رفته نمیتوانست، اگر میرفت کشته میشد، پشتون به منطقۀ هزاره رفته نمیتوانست. تاجک به منطقۀ هزاره رفته نمیتوانست. تمام اینها نسلکشی است."
آقای لعل میگوید که به دلیل عدم فعالیت نهادهای بینالمللی در افغانستان که در راستای ثبت موارد از نسلکشی فعالیت میکنند، این موارد به عنوان نسلکشی ثبت نشدهاند.
مواردی چون کشتار مردم یونان، ارمنیها و آشوریان از سوی امپراتوری عثمانی در جریان جنگ جهانی اول، کشتار دستهجمعی و نسلکشی نزدیک به یازده میلیون نفر، به ویژه شش میلیون یهودی اروپایی بر پایه نژاد، مذهب و ملیت در طی جنگ جهانی دوم به دست آلمان نازی، نسلکشی رواندا در سال ۱۹۹۴، نسلکشی بوسنی در سال ۱۹۹۵ و نسلکشی ایزدیها توسط گروه دولت اسلامی معروف به داعش در عراق و سوریه از سال ۲۰۱۴ به اینسو از موارد نسلکشی شمرده شدهاند. سازمان ملل متحد نیز برخی از آنها را به عنوان نسلکشی یاد کرده است.
اصطلاح نسلکشی را نخستین بار پرفیسور رافائل لمکین در سال ۱۹۳۳ مطرح کرد و هدف از طرح آن بیان اعمالی بود که هدفش نابودی یک گروه نژادی، مذهبی یا اجتماعی بود. او اصرار داشت که این اعمال به عنوان یک جنایت در حقوق بینالملل شناخته شود. سرانجام، پس از جنگ دوم جهانی، سازمان ملل متحد در ۹ دسمبر ۱۹۴۸ کنوانسیون «جلوگیری و سرکوب جنایت نسلکشی» را به تصویب رساند.
سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۵ با تصویب طرح پیشنهادی ارمنستان، روز نهم دسمبر را به عنوان «روز جهانی یادبود قربانیان و پیشگیری از جنایت نسلکشی» نامگذاری کرد.
امسال این روز در زمان همهگیری ویروس کرونا فرارسیده و این سازمان خواستار آتشبس سراسری در جهان شده و از همه طرفهای درگیر خواسته که به جنگ پایان دهند.