در آستانۀ فرا رسیدن سال نوِ ۱۳۹۷ هجری خورشیدی، پیامهای در شماری از صفحۀهای فیسبوک در مخالفت با تجلیل از نوروز دست به دست میشوند.
درین پیامها نوروز "بدعت، عید مجوسیها و زرتشتیها" خوانده شده و از مخاطبان خواسته شده که آن را جشن نگیرند.
در یکی ازین پیامها تصویری مردی دیده میشود که کلاه بر سر و عبای سفید بر تن دارد و متنی را در دست گرفته که در آن نوشته شده: "من نوروز را جشن نمیگیرم."
در پایان این پیام از مخاطبان خواسته که مثل این مرد که عبدالرحمن نامیده شده، باشند.
انتشار این اعلانهای ضد نوروز، واکنشهای بسیاری را در پی داشتهاست.
شماری از کاربران صفحههای اجتماعی در پاسخ به پیامهای نوروز ستیزانه از نوروز حمایت کرده و گفتهاند باید از نفاق دینی و فرهنگی جلوگیری شود.
سمیع حامد شاعر و نویسنده برجسته نیز در صفحۀ فیسبوک خود به جمع حامیان بزرگداشت از نوروز پیوستهاست.
در گفتگوی تیلیفونی با رادیو آزادی، او دیدگاهاش را در مورد نوروز ستیزی اینگونه بیان کرد:
"مخالفت آنها با نوروز مخالفت با خود نوروز نیست، مخالفت با فکر نو هم است و مخالفت با هر گونه بهره برداری از منابع و مراجع فرهنگی کهن ما نیز است که میتواند شناسۀ امروزی ما را از لحاظ فکری هم بهاری بسازد، بنابرین، در برابر آن به صورت طبیعی میایستند."
علی امیری استاد یک پوهنتون خصوصی در کابل است.
او در گفتگوی تیلیفونی با رادیو آزادی گفت که مخالفت با نوروز به افراطیتر شدن جامعه پیوند دارد.
وی گفت:
"با رشد اندیشههای تروریستی و نفوذ گروههای بنیادگرا و افراطی، افکار طالبانی و داعشی سبب شده است تا بخشهای از جامعه که تحت تأثیر افکار بنیادگرا قرار گرفته با جشنهای ملی مانند نوروز مخالفت کند."
به باور امیری در گذشته که جامعه معتدل و سنتی بود، مخالفتی با این چیزها وجود نداشت.
او افزود:
"هم در بخش دولتی و هم در بخش عمومی، مردم این جشنها را تجلیل میکردند. اگر جلو این افکار گرفته نشود، امکان دارد دامنۀ آن گستردهتر شود و دیگر مناسک و مراسم را نیز دربر گیرد."
تجلیل از نوروز به زمان کهن بر میگردد.
شماری از فرهنگیان به این باور اند که رسم نوروز به حدود چهار هزار سال قبل از امروز به آریانای کهن بر میگردد، حوزه جغرافیایی بزرگ که چهار فصل منظم داشت.
بر بنیاد یکی از روایتها، پادشاهی بوده به نام یما یا جمشید که جشن نوروز را در بلخ باستان بنیان گذاشته بودهاست.
او نوروز را روز تجدید طبعیت، روز کشت و کار و روز نخست بهار خوانده بود و به مردم دستور داده بود تا آن را با برپایی جشن و پایکوبی تجلیل کنند.
یک روایت دیگر در مورد تجلیل از نوروز این است که ستاره شناسان باستان سنجیدند که در نوروز شب و روز متعادل میشود، یعنی که ۱۲ ساعت روز و ۱۲ ساعت شب.
حبیبالله رفیع پژوهشگر و نویسنده برجستۀ افغان در گفتگوی تیلیفونی با رادیو آزادی گفت که جشن نوروز هیچ جنبۀ دینی ندارد.
آقای رفیع میافزاید:
"باشندهگان این سرزمین از هزاران سال به اینسو سال نو شان را آغاز کرده اند و درین روز برای کشت و کار آمادهگی گرفته اند. این روز حرکت و جنبش است و هیچ جنبۀ دینی ندارد. این یک روز ملی و فرهنگی است و افغانها آن را جشن گرفته اند و تجلیل میکنند و کسانی که بهگونۀ دشمنانه ازین روز جلوگیری میکنند، دشمنیشان هیچ منطق ندارد."
از روزگاران باستان تا کنون خانه تکانی، میله گل سرخ، جشن دهقان، تهیه سمنک و هفت میوه، بلند کردن جهندهها در مزار شریف و مندویها، طبعیت گردی، نوروز خوانی و دید و بازدید از جمله آیینهای جشن نوروز پنداشته میشوند.
جشن نوروز دیگر تنها در افغانستان و منطقه برگزار نمیشود.
در ۲۱ ماه مارچ سال ۲۰۱۰ بود که نوروز با یک پیام و یک قطعنامه به یک جشن بینالمللی بدل شد.
بان کی مون منشی عمومی آن وقت سازمان مللمتحد اعلام کرد که امیدوار است مردم در جایهای گوناگون این روز را تجلیل کنند.
ابتکار بینالمللی ساختن نوروز از کشورهای گوناگون بهشمول افغانستان، ایران، تاجکستان، آذربایجان، قزاقستان، قرغزستان، البانیا، هند و ترکیه و مقدونیه و چند کشور دیگر بودهاست.
سازمان مللمتحد گفتهاست، نوروز ترویج کنندۀ ارزشهای صلح و همبستگی میان نسلها و خانوادههاست و همچنین آشتی و همسایگی و به این ترتیب به تنوع فرهنگی و دوستی بین مردم و جوامع گوناگون کمک میکند.